شاخص های توسعه فرهنگی
شناخت اصول و کارکردهای مناظره
یکی از عوامل تاثیر گذار در انتخابات ریاست جمهوری سال هشتاد و هشت را می توان برگزاری مناظره به منظور یافتن کاندیدای اصلح برای مقام ریاست جمهوری، برای اولین بار در ایران دانست. در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری در ایران صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار بعد از مناظرات دهه شصت که بین گروههای سیاسی و اسلامی برگزار می شد که پس از مدتی بنا به دلایلی متوقف شد، تصمیم گرفته بود مناظراتی را این بار در قالب مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری برگزار کند. نتایج مناظرات و نحوه برگزاری آنها متاسفانه هم از لحاظ شکلی و هم محتوایی دارای نقاط ضعف عدیده ای بود که تامل و تفکر در آن به نظر میرسد نکاتی سودمندی را برای ما و همچنین برگزارکنندگان مناظرات در هر سطحی به دنبال داشته باشد.
برای بررسی ساختار یک مناظره بحث خود را در دو بخش شکلی و محتوایی پیش خواهیم گرفت.
در ابتدا مناظره های آن سال را به صورت شکلی بررسی خواهیم کرد و در بخش دوم بررسی محتوایی انجام خواهیم داد.
در بخش شکلی
اولین نقطه ضعف شکلی را می توان در مجری برگزار کننده مناظره یافت. یکی از مهمترین انتقادهای آن سالها به مناظرات، ضعف در بخش مدیریت مناظره از سوی مجری بود. به نظر میرسد برای برگزاری مناظره در هر سطحی ابتدا باید به دنبال انتخاب یک مدیر -مجری مناسب برای مناظره بود.
ویژگی اول: مدیر باید از افرادی باشد با معلومات نسبتا جامع و قابل قبول در مورد موضوعات مطرح در مناظره .
ویژگی دوم: دارای منطق فکری قابل توجه برای تعهد به ماموریت محدود از لحاظ زمانی خویش برای اجرای مناظره. به عبارت بهتر ایشان باید متوجه باشند که برای مدت محدود اجرای مناظره، بی طرف باشند و نسبت به بی طرفی وفادار.
ویژگی سوم: مدیر مناظره باید قدرت بیان والایی داشته و صاحب شخصیتی تاثیر گذار باشد تا بدانجا که طرفین مناظره حس احترام را نسبت به شخص مدیر یا مجری داشته باشند.
پس برای داشتن هر مناظره موفق در صورت شکلی آن باید حداقل سه شاخص بالا در مدیر مناظره وجود داشته باشد.
مورد مهم دوم از لحاظ شکلی ....
چند نوبتی بودن مناظرات است. در مدل آمریکایی مناظرات ریاست جمهوری برای مثال موضوعات مختلف حالت تفکیکی داشته و در هر جلسه موضوع خاصی مورد بحث قرار می گیرد. برای مثال در جلسه ای اقتصاد و در جلسه دیگری سیاست خارجی و.... که فقدان این رویکرد نیز در مناظرات ایرانی کاملا به چشم می خورد.
از لحاظ محتوایی
مورد اول:
از لحاظ محتوایی مورد اول به فقدان دیدگاه برمی گردد. متاسفانه اکثریت مناظره کنندگان ایرانی فاقد دیدگاه های مکتوب بوده و به دور از یک سنت فکری شناسنامه دار می باشند، که این خود باعث پراکندگی و بی هدفی در مناظرات می گردد. زیرا طرف مناظره کننده قابلیت استناد و رجوع به نکته مشخصی در اندیشه های طرف مقابل را ندارد. فقدان پایگاه حزبی و سابقه مشخص سیاسی و یا نوشتاری مواد خام مناظره را قبل از آغاز بلاموضوع می کند.
مورد دوم: فقر فرهنگ مناظره می باشد. متاسفانه مشاهده می شود که به جای نقد نظر، نقد نظر دهنده اتفاق می افتد که یکی از خطاهای رایج منطقی در فرهنگ گفت و گوهای ایرانی است، که بجاست درمانی برای آن تجویز شود. فقدان فرهنگ مناظره فقدان یک دیدگاه مفهومی در مناظره می باشد. یعنی به جای بحث در مورد موضوع، بحث در مورد شخص و شخصیت می شود. بررسی سایر مغالطات منطقی مجالی دیگر را می طلبد.
مورد سوم: مخاطبان مناظره نیز خود مسئله ای دیگر است. اگر به همان مناظرات سال ۸۸ نگاهی دگرباره داشته باشیم متوجه خواهیم شد، مخاطبان مناظره بسته به طبقه اقتصادی و پایگاه فرهنگی خود از کلام مناظره کننده برداشت های متفاوتی دارند. برای مثال مناظره کننده ای که هوچی گر حرفه ای تری باشد از دیدگاه جمعیت کم اطلاع از اخبار به عنوان مناظره کننده برتر معرفی می شود و مناظره کننده با کلام علمی و دقیق تر به عنوان مناظره کننده ضعیف شناسایی خواهد شد. البته در کشورهای غربی راه حل را در این نکته یافته اند که تعداد مناظرات دو کاندیدا را به ده ها جلسه افزایش دهند تا هم هیجان مناظرات فروکش نمایند هم بیننده قضاوت منطقی تر داشته باشد. اما آیا ما توان برگزاری این حجم از مناظرات را داریم؟
پیشنهاد: اشاعه مناظرات مکتوب است. به نظر میرسد در شرایط کنونی ما که استانداردهای لازم برای مناظرات رو در رو وجود ندارد، بهتر است داوطلبین مناظره، مناظرات مکتوب را در پیش گیرند که هم از کیفیت بالاتر محتوایی برخوردار است و هم عملی تر و علمی تر نسبت به مناظرات رو در رو که بار علمی کمتری را دارا هستند و امکان اجرایی کردنشان مشکل تر. مناظرات مکتوب نمایش دهنده واقعی قدرت منطق و استدلال شخص مناظره کننده خواهد بود بر خلاف مناظرات رو در رو که اتکا به حاضر جوابی و فن بیان دارند.
پی نوشت: در ادامه منشور سی ماده ای دکتر سریع القلم استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در باب فرهنگ مناظره می آید تا توسعه فرهنگی در فرهنگ مناظرات ایرانی افزایش یابد.
سی ویژگی انتقاد کردن/مناظره کردن
محمود سریع القلم
دانشگاه شهید بهشتی
۱٫هدف از نقد و انتقاد، بهتر فهمیدن و دقیق فهمیدن یک موضوع است.
۲٫هدف از نقد و انتقاد، نزدیک کردن یک فکر و نظریه بهfact است.
۳٫اظهار نظر با نقد متفاوت است: اولی مخاطب خاصی ندارد اما دومی برای اصلاح فکر و سخن و عمل دیگری است.
۴٫منتقد تا می تواند باید در متن انتقادی خود، سؤال ها و زوایای جدید طرح کند.
۵٫داشتن یک دیدگاه متفاوت، نقد نیست. مستندات وfact ها، مبنای نقد و انتقاد هستند.
۶٫نقد شفاهی از نظر مکتوب، بی اعتبار است.
۷٫منتقد باید دقیق با نقطه و ویرگول از متن اصلی، نقل قول کند و بعد آن را بر اساس مستندات نقادی کند.
۸٫نقد به صورت مناظره توسط کسانی معتبر است که هر دو طرف در رابطه با موضوع مناظره، متون تولید و چاپ کرده باشند.
۹٫در مسائل فکری و علمی، مبنای نقد بر واقعیات، آمار و fact ها است. جایگاه تخیلات و توهمات در مدارهای علمی نیست.
۱۰٫در جامعهای نقد اعتبار پیدا میکند که افراد متخصص در حوزه تخصصی خود نقادی کنند.
۱۱٫اگر منتقد نکتهای ر ا از متن مکتوب متوجه نمی شود، ابتدا سؤال میکند و بعد نقد میکند.
۱۲٫پیش ذهنیت از نویسنده یک متن، نقد و انتقاد را مخدوش و بیاعتبارمیکند.
۱۳٫به میزانی که انتقادات کلی باشند از اعتبار آنها کاسته میشود. مبنای کار علمی و انتقادی درپرداختن به جزئیات است.
۱۴٫بالاترین سطح اعتبار یک فرد علمی و فکری،نوشتههای اوست. سخنرانی و ارائه شفاهی مطالب پایینترین سطح است.
۱۵٫منتقد بر نویسنده متن، القاب نمی گذارد.
۱۶٫کسی که در یک موضوع تخصص نداشته و متون تولید و چاپ نکرده، به لحاظ علمی نمیتواند انتقاد کند.
۱۷٫منتقد، متن و سخن و فکر فرد را نقد میکند و نه شخص او را.
۱۸٫کسی که نقد علمی می شود، وظیفه مدنی داردکه به انتقادات پاسخ دهد.
۱۹٫نقدی که به آمار و مستندات تجربی و تاریخیاتکاء داشته باشد، معتبرتر است.
۲۰٫منتقد در بیان و لحن، شخصی احساسی و عصبانی نیست. ادب و صدا قت او مقدم بر انتقاداتش است.
۲۱٫منتقد و انتقاد شونده هر دو باید در یک موضوع تخصص داشته باشند و متون تولید و چاپ کرده باشند.
۲۲.نقاد از این عبارات، فراوان استفاده میکند: حدس میزنم. تصور میکنم. به نظرم می آید. شواهد اینگونه نشان میدهد. آمار چنین تصدیق میکند.
۲۳٫نقد فکری و علمی باید مکتوب و علنی باشد اما نقد از رفتار حتماً باید به صورت خصوصی به افراد منتقل شود.
۲۴٫محل تحصیل، اساتید و متون علمی منتقد بر کیفیت نقد او بسیار تأثیرگذار است.
۲۵٫اندیشه ها سطح اعتبار دارند و به تدریج اصلاح می شوند. می توان با استدلال، مستندات و آمار، اندیشه ها را تکامل بخشید.
۲۶٫منتقد باید مراقب باشد تا آنچه که خودش دوست دارد بگوید را به حساب متن دیگری نگذارد و متن او را تحریف نکند.
۲۷٫استفاده از کمیت ها، دقّت و اعتبار نقد را افزایش می دهد.
۲۸٫علمی ترین متن و علمی ترین نقد آن است که نویسنده، تعاریف خود را از مفاهیم از یک طرف و مفروضات و استوانه های فکری را از طرف دیگر به طور دقیق مکتوب کند.
۲۹٫در نقادی و مناظره، مبنای استدلال پژوهش های علمی است.
۳۰٫استاندارد گذاری برای نقد و مناظره، مسئولیت دانشگاه ها، متخصصین و انجمن های علمی است.